در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال آرمان طیران | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:52:58
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
درود ها
همیشه این که «چه خواهد شد پس ازِ ...» دراماتیک ، حس کنجکاوی را بر می انگیزد و اینجا ( خوشبختانه ) بخوبی در متن ( و سپس اجرا ) پاسخ مناسبی به این کُنشگری کنجکاوانه داده شده است .
خانه عروسک / قسمت دوم ، در متن ( و ترجمه ) دارای سویه و رویکردی جذاب با انتقال پیام مستقیم و سر راست ، میزانسن منطقی ، بیان بصری رئالیستی در طراحی صحنه و کارکرد درستش و البته بازیهای قابل احترام گروه بازیگران؛ همه درکنار هم، «اثری با اعتبار و شایسته دیدن » ارائه کرده است. خصوصاً توجه به جزییات چه در شخصیت پردازی و چه در ارائه آن ، چه در طراحی بصری و الزامات دیگر زیباشناختی اجرا ؛ این اثر را مورد توجه قرار میدهد.
به عنوان یک مخاطب ، قدردان زحمات تمامی گروه و عوامل این اجرا هستم.

جناب طیران ممنون که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برای ذهنیت پرسشگر و دانش طلب مخاطب علاقه مند به تئاتر ، تماشای نمایش « ترانه های تِب: داستان های عبرت آموز برای خوابیدن کودکان امروز » جذاب است . در وفور اجراهای کم رمق و نحیف از بُعد کیفیت ( در کنار عبور از دیسیپلین و تخطی از استانداردهای حداقلی و مرسوم تئاتر ) و فقدان اندیشه در نمایشنامه ها ، بودن و دیدن ِ اجراهایی با انرژی مثبت و توجه درست و بجا و اندازه به « معنا و مفهوم » و « فُرم » یک غنیمت است و برای مخاطب ، موهبتی ضروری.
درود و احترام
رضایت شما برای ما بسیار ارزشمند است.
ممنون‌که برای ما نوشتید.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیدن « سگ نگهبان و درختی در باغ » ، پیشنهاد و توصیه میشود ؛ چراکه به حد کافی شایسته است ؛ چه در ساختار و بافتار متن که حرف برای گفتن دارد ، که ذهن را درگیر خودش میکند و چه در ارائه شخصیت‌ها و زیستِ بازیگران روی صحنه ، ایجاد و انتقال اتمسفر و مود ، تاثیر نظام بصری و موسیقیایی اثر و چینش مقبول این مناسبات اجرایی در کنار هم ، کارکرد درست کارگردانی ، همه اثری یکدست را به نمایش گذاشته است.

تئاتر ، اکتیویسم ، تراپی .

به بهانه اجرای « سرود-نمایش عطر آدم » به نویسندگی و کارگردانی مهدی فرشیدی سپهر ، در سالن شماره ۲ پردیس تئاتر شهرزاد ، فروردین ۱۴۰۳
_______________
- « سرود-نمایش عطر آدم » ، با طراحی و هدایت حضورِ طیف مختلف کُنشگرانش [ تماشاگر-بازیگران ] با نگرشها و نظرگاه های انتقادی و تجربیات زیسته گوناگونشان ، با نزدیک شدن به الگو و رهیافت سیستم ژوکر آگوستوبوآل ، به شیوه ای کاربردی و با میل به بهبود شرایط روحیِ تماشاگران و در حضور کاتالیزور اجرا ؛ مهدی فرشیدی سپهر ، با انگیزش و تحریک تماشاگران برای اندیشیدن ، تلاش دارد منطق ارتباط ، دیالوگ و گفتگوی بین اجرا و جهانِ مخاطب را با پیشنهاداتی که میدهد به گونه ای ترسیم کند که در آن ، مخاطب با تروما و کمپلکس های روحی زیسته شده اش روبرو شود ، اصطکاک پیدا کند و تا جایی که میتواند آن رنجها و مصائب را در معرض دید و گفتگو قرار دهد . اینجا به او این فرصت و آزادی عمل داده میشود که سکوتِ رایج مخاطبِ شاهدِ تئاترهای مرسوم را درهم بشکند و آن را تبدیل به ... دیدن ادامه ›› طغیانِ حضور مخاطبِ شریک ِ در کُنشگری این اجرا نماید .
- « سرود-نمایش عطر آدم » ، نوعی مشارکت و یادگیری دسته جمعی است . زیبایی شناسی هنر نمایش با ارائه فرم بصری / شنیداری ، از تجربه های تلخ زندگی برای رسیدن به نقطه شروع تغییر و دگرگونی سود می جوید و مخاطب را به آزادسازی احساسات درونی واقعی خود تشویق و ترغیب می نماید .
- تئاتر ، هنر نگریستن به خود است و « سرود-نمایش عطر آدم » ، تصویر و نمایش ِ افشای یک رنج جمعی است ؛ به گونه ای که هم رنج دهندگان و هم رنج دیدگان با یادآوری خاطرات تلخ و ناراحت کننده یا نوعی از خودسانسوری در برخورد با اتفاقات و شرایط پیرامونی ، همزمان در این تئاتر حضور دارند . ماهیت و طعم تلخ این رنج به دلیل تجربه مشترک در مناسبات و روابط فردی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی [ با تفاوتهایی کمرنگ ] نزدیک به هم است .
- کاری که این اجرا با مخاطبش میکند بی شباهت به رفتار یک تراپیست نیست . وادار کردن به اندیشیدن و سپس برون ریزی و حرف زدن درباره آن کمپلکس ها و ترومایی که بواسطه برخی عوامل درونی و شرایط بیرونی منطبق با واقعیت‌های روزمره جامعه و واقع گرایی از منظر اجتماعی، آگاهانه و یا ناآگاهانه در هنجار زیستی و ذهنی ما جا خوش کرده و بودن و انبوه همین انباشتِ نیروهای سرکوبگر و فرسایش دهنده روان آدمی ، باعث خستگی و دلزدگی و ملال و حالِ بدِ ما میشود.

آرمان طیران - نمایشنامه نویس ، کارگردان و مدرس تئاتر

سپاسدارِ تمامی ۸۹۶ تماشاگر ارجمندی که طی ۱۶ شب اجرا ، به تماشای کُمِدی مرد کُمُدی نشستند هستم . 🌹🙏
با احترام : آرمان طیران

به گزارش خبرنگار تئاتر صبا؛ آرمان طیران، نویسنده و کارگردان نمایش «کمدی مرد کُمُدی» در رابطه با تاکید بر استقبال مخاطبان از ژانر کمدی در بیان مسائل اجتماعی، گفت: به نظر شاید دلیل اصلی استقبال از ژانر کمدی در بیان مسائل اجتماعی، قابل تحمل تر کردن طعم تلخ واقعیات اشاره شده و کاستن از حجم و انبوه زوایای تند و تیز و گزنده‌ای باشد که نمایش امرِ اجتماعی، هرچند غیرمستقیم و حتی بصورت بیان دراماتیک و زیباشناسانه همچنان با خودش به همراه دارد. از سویی دیگر، کمدی می‌تواند برخی از سازوکارهای محدودیت‌ ساز در مسیر گفتگو و بیانِ آزادانه و کُنشگرانه اجتماعی را که بصورت یک مانع وجود دارند و بوجود می آیند و گاه به عمد در مقابل اظهارنظرها و مطالبه گری‌ها گذاشته می‌شوند را خنثی نماید.

او افزود: جنس کمدی مورد استفاده در نمایشنامه «کمدی مرد کُمُدی» گروتسک است، به این دلیل که غنای ساختار کمدی گروتسک بیشتر می‌تواند به پردازش و بارورسازی موقعیت و رخداد دراماتیک و محتوایی ایده کلی نمایشنامه کمک کند. این دیدگاه در آکسیون‌ها و نظام اجرایی اثر نیز دنبال و دیده می‌شود؛ چراکه توجه به تعقل و اندیشه در این اثر، نسبت به توجه به احساسات، اولویت و اهمیت بیشتری دارد.

کارگردان نمایش «ژَستَن» در رابطه با تفاوت آثار اجتماعی و کمدی ایرانی و خارجی؛ بیان کرد: زمانی که به دلیل تفاوت‌های ریشه‌ای و ماهیت اساساً ... دیدن ادامه ›› متفاوت نگاه تصمیم گیران دولت و حاکمیت در حوزه فرهنگ و هنر، تعامل، تعادل و تناسبی با قواعد و اسلوب تولید استاندارد تئاتر دیده نمی‌شود و وجود ندارد، چه انتظاری می‌توان داشت؛ به همین دلیل مشخصاً نمایشنامه‌های کمدیِ شایسته توجه و قابل اعتنای ایرانی نیز کمتر مورد پذیرش و ارائه قرار می‌گیرند و ناگزیر آثار اجتماعی و کمدی سال‌های اخیر کمتر بومی خواهد بود.

او در ادامه با اشاره بر دیدگاه عده‌ای مبنی بر اینکه متون خارجی امکان منعکس کردن اتفاقات اجتماعی داخل کشور را ندارد؛ خاطرنشان کرد: در این مورد همه چیز نسبی است. در نگاه کلی می‎‌تواند این نظر درست باشد زیرا تفاوت‌هایی در بحث زبان، فرهنگ، سیاست، جامعه شناسی، اقلیم و جغرافیا و… در میان است. از طرفی، دراماتورژی و به خدمت گرفتن در برخورد با متون خارجی، می‌تواند بخشی از این تفاوت‌ها را برطرف سازد و متن خارجی را به امر اجتماعی مورد نظر نزدیک‌تر نماید اینکه دراماتورژ و دراماتورژی چطور و چگونه می‌تواند به این مهم دست یابد البته این بحث، بحثی فنی، عمیق و تخصصی است.

نویسنده نمایش «مرغ دریایی دایی وانیا» گفت: اتکا به بضاعت ساختاری تئاتر و توانایی‌های ذاتی آن برای ارائه تئاتر «کمدی مرد کُمُدی» کفایت می‌کند. البته، با تغییر p.o.v و نگرش کارگردانی، می‌توان از ابزار متنوع دیگری نیز در ارائه اثر استفاده کرد.

او افزود: از نگاه من کم اهمیت جلوه دادن فرهنگ در مقابل مسائل دیگر و نداشتن نقشه راه برای توسعه و پیشرفت در حوزه فرهنگ و هنر توسط حاکمیت و در نتیجه نبود افقی روشن در این زمینه برای آینده، محرومیت‌ها و بی بضاعتی اقتصادی در حوزه تئاتر، تاکید و اصرار بر محدودیت‌ها و افزایش سختگیری‌های عمدتاً سلیقه‌ای و… مشکلات اصلی تئاتر کشور بوده و هست. راه حل نهاییِ برطرف شدن مشکلات تئاتر و اساساً فرهنگ و هنر، تغییر نگرش مدیران نسبت به مقوله فرهنگ و هنر است. هر فعالیتی بدون تغییر نگرش فعلی، در نهایت راه به جایی نخواهد برد چراکه زمینِ بازیِ فرهنگ و هنر، متاسفانه در سیطره این نگاه و نگرش با همین مشکلات دست به گریبان باقی خواهد ماند.

آرمان طیران در پایان تاکید کرد: تئاتر «کمدی مرد کُمُدی» گرچه به ساحتِ طنز و کمدی تعلق دارد اما نگاهی است گروتسک و برآمده از اتفاقات رخ داده در چند سال اخیر. نگارش این متن تلاشی است برای تعریف و تبیین ایده «تئاتر و درام امکان» که در حوزه محتوا از رهیافت تئاتر روزنامه‌‎ای آگوستو بوآل در آن استفاده شده است. تقریباً هر خبر و اتفاق ناخوشایندی می‌تواند به خوراکِ دیالوگ و محتوا برای اجرای حاضر اضافه و تبدیل شود؛ هر خبر بدی که خاطر شخصیت نمایش را آزار دهد و سلامت روان او را مخدوش کند و بر رفتار او تاثیر بگذارد. بنابراین دامنه‌ای بسیار گسترده و البته عمیقاً غم‌انگیز برای یک انسان پیش روی ما خواهد بود چراکه این روزها در اطراف ما اخبار ناخوشایند کم نیست.
امروز عید قربان است.
ابراهیم ، اسماعیل را
اکبر ، بابک را
حاجی ، گوسفند را
و قصد ، انجامِ ذبحِ قربانی است ، از ابراهیمِ خلیل الله تا اکبرِ خرمدین .
سنّتِ این جنگلِ آسفالت که کارد بدست ، در آن گلو می بُرَند ، احیاء خون ریختن است ؛ کشتنِ قربانی است.
امروز عید قربان است!
________
چه تقارن جالبی است همزمانی اجرای این نمایش با روز عید قربان .
آرمان طیران (u.0q387k)
درباره نمایشنامه‌خوانی کمدی مرد کُمُدی i
دیالوگ ماندگار از نمایشنامه کُمِدی مَردِ کُمُدی :

مرد : اینکه توی این اعتراضات اخیر هیچ اتفاقی برات نیفتاده دو حالت بیشتر نداره. حالا اگه در همین مدت رشد کردی فقط یه حالت داره.
stanco، سپهر، سعید پرمشکانی و امیر مسعود این را خواندند
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آرمان طیران (u.0q387k)
درباره نمایشنامه‌خوانی کمدی مرد کُمُدی i
درودها.
نمایشنامه " کُمِدی مرد کُمُدی " اگر چه به ساحتِ طنز و کمدی تعلق دارد اما نگاهی است گروتسک و برآمده از اتفاقات رخداده در چند سال اخیر . نگارش این متن تلاشی است برای تعریف و تبیین ایده "تئاتر و درام امکان" که بعدتر درباره خصوصیات و مختصات آن بیشتر صحبت خواهم کرد. در این نوبت از خوانش متن ، در حوزه محتوا از رهیافت "تئاتر روزنامه ای" آگوستو بوآل [ با علم به اینکه اخذ مجوز در اینجا نمیگذارد یک متن بصورتِ باز، مسیر توسعه خود را ادامه دهد و گسترش یابد] و در اجرای آن از تکنیک "میکرو تئاتر" استفاده شده است . تقریبا هر خبر و اتفاق ناخوشایندی میتواند به خوراکِ دیالوگ و محتوا برای متن حاضر اضافه و تبدیل شود؛ هر خبر بدی که خاطر شخصیت نمایشنامه را آزار دهد و سلامت روان او را مخدوش کند و بر رفتار او تاثیر بگذارد.بنابراین دامنه ای بسیار گسترده و البته عمیقاً غم انگیز برای یک انسان پیش روی ما خواهد بود چراکه این روزها در اطراف ما اخبار ناخوشایند کم نیست .



از تمام ۹۱۸ نفر عزیزی که طی ۳۱ نوبت اجرا به تماشای ژَستَن آمدند سپاسدار هستم . قطعاً حضور تک تک شما  اعتبارِ این اجرا بوده است.
🙏🌹
به نمایندگی از طرف گروه : آرمان طیران

دمتون گرم
صد حیف که نشد ببینم 🍒🌿
۱۷ تیر ۱۴۰۱
پرستو جمشیدی
دمتون گرم صد حیف که نشد ببینم 🍒🌿
منم بلیط داشتم نشد
۱۷ تیر ۱۴۰۱
سحر لیلی ئیون
منم بلیط داشتم نشد
آخ چه حیف 🥲
۱۸ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ساختمان و ساختارِ اجرای [ پرفورمنس] ژَستَن ، همان قواعد و اولویتهای را شامل میشود که برای مخاطبِ شریک ، جهانِ دیالوگ و مناسبات هرمنوتیک و بینامتنیت استوار است. ساختمانِ قدیمی یک بیمارستان و زایشگاه ( محل تولد و مرگ ) بسترِ
ارائه دراماتیک تاریخ صدسال گذشته میشود و عینیت ها و شواهد تاریخی در جریان این صد سال گذشته تا جایی که امکان دارد در "معرض" و "مرور" قرار میگیرد که این خود ، ایجاد پرسش و مسئله میکند. کِی و کجا چنین شد ؛ آدم هایش چه کسانی هستند( بودند ) و حالا کجا هستند و نسبت ما با آنها ( گذشته تاریخی مکان و مردم ) چیست. زاویه دیدهای مختلف به پاسخ های مختلف می انجامد. همین تکثرِ پاسخ ها ، ایجاد گفتگو میکند ، تفسیر و تحلیل و مقایسه را بوجود می آورد. بنابراین بُروزِ چنین تظاهراتی برای ارائه نقطه نظر های گوناگون و گاه مخالف در جهانِ تئاتر ضروریست. ژَستَن تلاش دارد با تکیه بر "حضورِ" مخاطب ، این ضرورت را به یاد آورد.
درودها.
لازم میدانم از همه دوستانی که برای تماشا و حضورشان ، ژَستَن را انتخاب کرده اند تشکر کنم . جریان ارتباطی / تعاملی این اجرا ، در کنار جستجو و تجربه گری کُنشگرانِ آن ( عوامل و مخاطب ) سیر تکاملی آن را تقویت میکند و از طریق ارائه بخشی از مستندات تاریخی ، در کنار ایجاد پرسشگری تحلیلی ، تلاش دارد تا از مکان ( لوکیشن و زیستگاه ، در اینجا ساختمان قدیمی بیمارستان و زایشگاه امید ) به عنوان صحنه ی ارائه p.o.v خود نسبت به تاریخ معاصر استفاده نماید.
همچنان و در ادامه تا روزهای پایانی ، از شما بابت حضورتان سپاسدار هستم.
آرمان طیران
ساختمان و ساختارِ اجرای [ پرفورمنس] ژَستَن ، همان قواعد و اولویتهای را شامل میشود که برای مخاطبِ شریک ، جهانِ دیالوگ و مناسبات هرمنوتیک و بینامتنیت استوار است. ساختمانِ قدیمی یک بیمارستان و زایشگاه ( محل تولد و مرگ ) بسترِ
ارائه دراماتیک تاریخ صدسال گذشته میشود و عینیت ها و شواهد تاریخی در جریان این صد سال گذشته تا جایی که امکان دارد در "معرض" و "مرور" قرار میگیرد که این خود ، ایجاد پرسش و مسئله میکند. کِی و کجا چنین شد ؛ آدم هایش چه کسانی هستند( بودند ) و حالا کجا هستند و نسبت ما با آنها ( گذشته تاریخی مکان و مردم ) چیست. زاویه دیدهای مختلف به پاسخ های مختلف می انجامد. همین تکثرِ پاسخ ها ، ایجاد گفتگو میکند ، تفسیر و تحلیل و مقایسه را بوجود می آورد. بنابراین بُروزِ چنین تظاهراتی برای ارائه نقطه نظر های گوناگون و گاه مخالف در جهانِ تئاتر ضروریست. ژَستَن تلاش دارد با تکیه بر "حضورِ" مخاطب ، این ضرورت را به یاد آورد.
درودها.
لازم میدانم از همه دوستانی که برای تماشا و حضورشان ، ژَستَن را انتخاب کرده اند تشکر کنم . جریان ارتباطی / تعاملی این اجرا ، در کنار جستجو و تجربه گری کُنشگرانِ آن ( عوامل و مخاطب ) سیر تکاملی آن را تقویت میکند و از طریق ارائه بخشی از مستندات تاریخی ، در کنار ایجاد پرسشگری تحلیلی ، تلاش دارد تا از مکان ( لوکیشن و زیستگاه ، در اینجا ساختمان قدیمی بیمارستان و زایشگاه امید ) به عنوان صحنه ی ارائه p.o.v خود نسبت به تاریخ معاصر استفاده نماید.
همچنان از شما بابت حضورتان سپاسدار هستم.
آرمان طیران


درودها.امشب این نمایش را دیدم. در این روزگارِ بلا، وجودِ هر چراغ روشنی برای تئاتر ارزشمند است. این اثر در بحث متن و اجرا و طراحی ها و بُعد موسیقیایی اش ، نمایشی مقبول است و برای مخاطب در طول اجرا لحظاتی عاطفی و حسی را سر و شکل میدهد. ضمن آنکه از منظر رخداد صحنه ای ، ارجاعات درون متنی ، نمایشنامه رمئو و ژولیت را به ذهنم متبادر میکرد. جا دارد همین جا از کارگردان و تیم بازیگران و همگی اعضا گروه این نمایش تشکر کنم.
محمد رضایی مقدم و سارا کاظمی این را خواندند
محمد لهاک این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید