جدا باورم نمیشه که در یک اجرا انقدر آسیب دیدم و اذیت شدم
بعد از گذشت یک روز هنوز چشمانم به دلیل نور شدید، بیوقفه، بیهدف و بیدلیل جوشکاری سوزش داره
( اگر منظوری پشت این کار وجود داشت ۵ یا نهایتا ۱۰ دقیقه جوشکاری برای انتقال مفهوم کافی بود واقعا لازم نبود دو سوم اجرا به جوشکاری بگذره! )
تنفسم هنوز بهخاطر مه و دود بشدت غلیظی که روی صحنه وجود داشت مشکل داره به علاوه که در مواقعی خاک هم به هوا پاشیده میشد :|
( خلق صحنهای زیبا برای عکس یا فیلمهای اجرا نباید به بهای خفه شدن مخاطب باشه! )
و بعد از همه این ماجراها به مدت ۱۰ الی ۱۵ دقیقه با توپهای بازی کتک خوردیم تا آسیب این اجرا تکمیل بشه...!!
راجع به سالن هم صحبتی نکنم بهتره!
فقط نمیدونم چطور روی سالنی که نه ورودی استانداردی داره و نه حتی در سالن اجرا صندلی برای نشستن داره، اسم «کااااخ هنر» گذاشته شده!!
از
... دیدن ادامه ››
همه این موارد که بگذریم خود اجرا در مجموع از ۳-۴ حرکت تکرار شونده تشکیل شده بود که واقعا خسته کننده بود
صداهای بسیار بلند بازیهای کامپیوتری و نورهای لیزری که کاملا توی چشم مخاطب تابیده میشد هم اوضاع رو مرتبا بدتر میکرد!
به نظرم اگر نبوغ یا خلاقیتی در این تیم وجود داره میتونن به شیوه خیلی خیلی بهتری ازش استفاده کنند