قبل از شروع اجرا قصد داشتم چیزی بخورم( چون گرسنه بودم😁) بعد به سالن برم ولی ترافیک و مشکل جای پارک هیچ وقتی برای من نذاشت و با همان احساس گرسنگی رو به ضعف😁 داخل سالن شدم ولی بعد از چند دقیقه کاملا فراموش شد
لبخند زدم بغض کردم پریدم گریه کردم(با همین سبیل‌ها) و خلاصه عشق کردم آخرش بازم اشک ریختم و بعد بلند بلند دست زدم ، قطع نکردم محکمتر دست زدم ، قبل خارج شدن به خانمهای بازیگر عرض کردم که مثل خانواده من هستید از سالن بیرون اومدم تا چند ساعت راجع به کار حرف زدم ، چند دقیقه پیش یادم آمد خیلی گرسنه ام الانکه دارم مینویسم۲۳:۱۷ است و چند دقیقه پیش بلاخره شام خوردم و بلافاصله نوشتم که بگم بینظیر بود ، همه چی تموم بود بگم خسته نباشید بگم متشکرم

شهرزاد همه تاخیر ها ، همه کارهای چرت و پرتی که سالن دادی و من دیدم رو شست برد❤️

چرا با کش دادن ، ی کار فوق العاده جذاب رو چند پله پایین اوردین ، از بعد برو به پیانوت سر بزن نیازی نداشت باشه

درست تو جذابترین لحظات ، اساتید مفسر و یا عشاق تو چند جای مختلف سالن مشغول تحلیل و یا معشقه بودن ، و درست تو جاهایی که تیاتر مشغول روده درازی بود همونها محو کار بودن!!

از کشفیات عجیب امشبم بود

اگه تمدید بشه حتما دوباره به دیدن کار میام ولی از یجایی به بعد حتما سالن رو ترک میکنم که نبینم چه بلایی دارید سر زحمتای خودتون میارید
🌱🍀🍀🍀

1 بلیط برای امشب پنجشنبه12/3 دارم کسی خواست واتساپ پیام بده تقدیمش کنم09122963956

مرسی 🍀
و خوشحالم که استقبال خوبی هم شده از کارتون

خسته نباشید همگی ، بار دوم هم چشمگیر بودید ، با همه تلاشهای استاد که برینه تو تئاتر دیدنمون (انقد رفت و اومد ، دیدی آخرشم برات یواش دست زدن استاد🤗) باز هم لذت بردم

آقای معینی شما الان پتانسیل اینو داری که یکاری سرهم کنی و یه رنگی هم بزنی بهش بری اجرا و ازش استقبال بشه و هی به به و چه چه کنن
ولی بازم همینجوری کار واقعی انجام بدید لطفا که ما هم واقعا کیف کنیم🍀

الله الله الله الله الله الله
بازم میام

بیشتر از یک سال بود که تیاتر شهر نیامده بودم و متاسفانه اتمسفر همان توزیع گوشت قربانی و کشیدن نعل از خر مرده بود و راهی برای ارتباط با کار باقی نمیگذاشت